۱-2: نگرانى پيامبر صلى الله عليه و آله
نگرانى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) از چيست ؟ بعد از فتح مكه ، كفار قريش نيروى
خود را از دست داده و قوايشان تحليل رفته ، و جمع آنان پراكنده شده ، از نابودى اسلام
ماءيوس شده اند، اسلام در جزيرة العرب قوت گرفته و بزرگترين شخصيت سياسى ،
نظامى منطقه رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) است ، خاطر گرامى پيامبر (صلى الله
عليه و آله ) از ناحيه كفار و مشركين آسوده است ، بنابراين جاى هيچگونه نگرانى از اين
ناحيه براى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) وجود ندارد.
اما او با وجود رفع همه موانع ، از فتنه ها در آينده اى نه چندان دور خبر مى دهد. فتنه
هايى كه همانند پاره پاره هاى شب ، فضاى زندگى مسلمين را تيره و تار مى كند. او از
بروز فتنه ها رنج مى برد، و به شدت در هراس است ، اصحاب نزديك به او نيز همين
هراس را دارند، محمد صلى الله عليه و آله از چه مى ترسد، و هراسش در چيست ؟
هراس پيامبر (صلى الله عليه و آله ) از خود مسلمين است ، ترس او از
داخل حوزه اسلام است . نكند برخى از ميان همين اصحاب بزرگوار، وصاياى پيامبر (صلى
الله عليه و آله ) را ناديده بگيرند، و خلافت را به مسيرى غير از آنچه خود خواسته است
منحرف نمايد، و بالاخره تمام وصاياى او را در مورد خلافت از خود و بخصوص خطبه
غدير را فراموش كنند، و آن را توجيه نمايند. اين هراس او را وادار مى كند، تا فتنه ها را
گوشزد نمايد، و تلاش كند، تا از خطر آينده جلوگيرى نمايد.
پيامبر (صلى الله عليه و آله ) كه خود به وضوح و آشكارا اين موضوع را لمس مى كند،
بخصوص بعد از بازگشت از حجة الوداع سال دهم هجرت ، تلاش مى كند تا با هشدارها،
و برنامه ريزى از بروز خطرات احتمالى جلوگيرى نمايد.
2-2: فرمان تشكيل سپاه اسامة
در محرم سال يازدهم پيامبر (صلى الله عليه و آله ) دستور داد لشگرى به سوى شام
رهسپار شود، و امارت و فرماندهى آن را به اسامة واگذار نمود، و به آنان دستور داد تا
مرزهاى (بلقاء) و (الداروم ) از سرزمينهاى فلسطين پيش برانند، منافقين در مورد
فرماندهى اسامة اعتراض نمودند و گفتند: فرماندهى همه مهاجرين و انصار را پيامبر
(صلى الله عليه و آله ) به نوجوانى واگذار كرده است ، پيامبر (صلى الله عليه و آله
) فرمود: اگر فرماندهى اسامة را امروز سرزنش مى كنيد، پيش از اين نيز فرماندهى
پدرش را نكوهش نموديد، و او شايسته فرماندهى است ، چنانچه پدرش نيز شايسته
فرماندهى بود، و دستور داد همه مهاجرين و انصار در اين سپاه شركت جويند، از آن جمله
ابوبكر و عمر، در حالى كه مردم در تدارك اين امر بودند، بيمارى پيامبر (صلى الله
عليه و آله ) آغاز گرديد.(20)
روز دوشنبه چهار روز مانده به پايان ماه صفر يازدهم هجرت ، پيامبر اكرم (صلى الله
عليه و آله ) دستور داد.....
: در فرصتهاى پراكنده
ابن عباس و سدى : چون آيه : ( (انك ميت و انهم ميتون :) (1) تو خواهى مرد و
آنان نيز مى ميرند)، نازل گرديد، پيامبر(ص ) فرمود: (اى كاش مى دانستم مرگ من چه
موقع خواهد بود؟) پس از آن سوره (نصر) نازل گرديد، پس از
نزول سوره نصر، پيامبر (صلى الله عليه و آله ) در نماز، بين تكبير و قرائت ، سكوت
مى كرد و مى فرمود: ( سبحان الله و بحمده استغفر الله و اتوب اليه ،) از
پيامبر (صلى الله عليه و آله ) علت آن را سؤ
ال كردند؟ فرمود: (خبر مرگ مرا دادند) پس از آن گريه شديدى كرد، عرض شد: اى
رسول خدا (صلى الله عليه و آله )، آيا بخاطر مرگ گريه مى كنى ؟ در حالى كه
خداوند گناهان گذشته و آينده تو را آمرزيده است ؟ پيامبر (صلى الله عليه و آله )
فرمود: (پس ترس انتقال به آخرت ، تنگناى قبر، تاريكى لحد و ترسهاى فراوان
قيامت چه مى شود؟) و بعد از نزول سوره ياد شده به مدت
يكسال زنده ماند.
اسباب نزول از واحدى : عكرمة از ابن عباس روايت نموده گويد: چون
رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) از جنگ حنين فراغت جست ، و سوره فتح
نازل گرديد، فرمود: اى على و اى فاطمه : ( اذا جا نصرالله و الفتح ،) و تا آخر
سوره را قرائت فرمود.(2) (اشاره به نزديكى ايام رحلت پيامبر).
در مجمع از مقاتل : چون سوره نصر نازل گرديد، پيامبر (صلى الله عليه و آله ) آن را
براى اصحاب خود قرائت نمود، اصحاب شادمان شدند و به يكديگر بشارت دادند، عباس
عموى پيامبر (صلى الله عليه و آله ) نيز اين خبر را دريافت نمود و گريه كرد، پيامبر
(صلى الله عليه و آله ) فرمود: چه چيز تو را به گريه آورد؟ عرضه داشت : گمان
دارم ، اين سوره حامل پيام رحلت است ؟ پيامبر (صلى الله عليه و آله ) فرمود: آنچنان است
كه مى گوئى .
و نيز در مجمع ، از ام سلمة آمده است : رسول خدا (صلى الله عليه و آله ) در اين اواخر،
نمى نشست و برنمى خاست ، و رفت و آمد نمى كرد، مگر اينكه مى فرمود: ( سبحان الله
و بحمده استغفر الله و اتوب اليه ،) پس از آن سوره نصر را قرائت مى كرد.
مرحوم علامه طباطبائى گويد: در اين معنا با اختلافاتى اندك در گفته
رسول خدا (صلى الله عليه و آله )، روايات بسيارى آمده است و در اين كه چگونه اين
سوره دلالت دارد بر فرارسيدن ايام رحلت ، گويد: مضمون آيه دلالت دارد بر فراغ
پيامبر (صلى الله عليه و آله ) از تلاش و مجاهدت ، و پايان يافتن و تماميت ماءموريت او،
و پس از اتمام ماءموريت هنگام زوال فرا مى رسد.(3)
2-1 در مراسم حجة الوداع
جابر گويد: در حجة الوداع در حضور پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله ) بوديم ،...
تعداد صفحات : 12
سلام . در این وب ساده تحقیقی سعی میکنم انچه مربوط به دفاع از راه حق و صراط مستقیم است ارائه دهم . هیچ خصومت و کینه عامیانه با برادران اهل سنت ندارم و سعی میکنم از راه منطق و دلیل مخاطبان محترم را از خدمات علمی این وب بهرمند کنم