اين کتاب حاصل همت و تلاش جمعي از علاقمندان به ايشان در گردآوري ديدگاههاي تقريب است لازم به ذکر است که فصلهاي 4، 5 و 6 حاصل گفتگويي است که اصحاب فصلنامة هفت آسمان با اين مجتهد عالی قدر در خصوص مباني نظري تقريب مذاهب صورت گرفته است.
وحدت اسلامي يا تقريب مذاهب از آرزوهاي ديرين همه خيرخواهان و مصلحان جهان اسلام بوده است. هيچ مصلح و جريان اصلاحطلب و احياگري را در جهان اسلام نميشناسيم که اين داعيه را در سر نداشته و اين آرمان را پي نگرفته باشد. همه در آرزوي يگانگي امت اسلامي هستند و اين هدف را از راه تقريب ذهني، فکري و اصوليِ مذاهب اسلامي پي ميگيرند.
امروزه اين آرمان اسلامي و اصلاحي از همه سو مورد تهديد قرار گرفته است. هم از سوي دشمنان بدخواهِ همة مسلمانان و کليت کيان اسلامي، هم از سوي تکفيريهاي متحجر و قشريهاي ظاهر بين در درون جامعة اسلامي؛ با کمال تأسف در ميان مسلمانان و حتي عالمان خيرخواه نيز گاه و بيگاه سخنان و رفتارهايي در رد يا تضعيف وحدت و تقريب شنيده ميشود.
اين کتاب مشتمل بر 6 فصل ميباشد. فصل اول آن شامل زندگينامه خود نوشت مؤلف تأليفات و سفرهاي ايشان ميباشد. خواندن اين فصل به درک خواننده از فضاي حاکم بر کتاب کمک شاياني ميکند و البته وي را با زندگي يک عالم برجسته آشنا ساخته و فراز و نشيبهاي فرا راه تقریب را به طور عملي و زنده به خواننده مينماياند.
فصل دوم در رابطه با تعامل اهل سنت و شيعه، ضرورتها و پيامدها ميباشد و تأکيد بر اين دارد که بايد بين شيعه و سني وحدت و اتحاد و احترام و محبت بسياري وجود داشته باشد، نگارنده با بيان اين مطلب که امروزه وهابيت دشمن اصلي شيعه بلکه دشمن تمامي مذاهب ديگر است و در طول تاريخ بزرگترين مانع شکوفايي کشورهاي اسلامي بوده و هنوز هم به قدرت خود باقي است ميگويد ما اگر بخواهيم يک کمربند امنيتي به دور وهابيت بکشيم جز در پناه همکاري شيعه و سني ميسر نميشود. بايد شيعه و سني با هم همکاري کنند تا از خطرات وهابيت خلاص شوند.
در فصل سوم به مشترکات و اختلافات بين شيعه و اصل سنت ميپردازد. همانطور که ميدانيم اصول اسلامي مبناي تمام مذاهب اسلامي است. در توحيد، نبوت و معاد همه با هم متحدند اگرچه در فروع اعتقادي اختلاف دارند. در فقه اختلاف وجود دارد، ولي اينها باعث تکفير نميشود.
وي در ادامه منشأ عمده اختلافات موجود در ميان مسلمانان جهان و يا حداقل، دورشدن آنان از همديگر را در چهار چيز ميداند: 1. اختلافات نژادي 2. اختلافات سياسي 3. اختلافات قومي و قبيلهاي 4. اختلافات مذهبي. اين فصل با نگاهي گذرا به سه عامل ابتدايي به بحث در مورد عامل چهارم.
ميپردازد و ميگويد: همه ميدانيم که دين اسلام بر اساس تعاليم قرآن مجيد و سنت پيامبر شکل گرفته است و اختلاف واقع در ميان متدينين دو ريشه دارد: 1. اختلاف دربارة جانشين پيامبر اکرم(ص) پس از درگذشت ايشان است. 2. اختلاف در مورد نحوه استفاده و استنباط مسلمين از قرآن و سنت
نگارنده در فصل اشاره به اين دارد که علت بوجود آمدن مذاهب متعدد، همين اختلاف فکري در استنباط از قرآن و سنت به ضميمة احساسات جمعي از دانشمندان در شرايط سياسي و اجتماعي آن زمان بوده است ولي آنچه مشکلات را زياد نموده مداخلة دو امر ميباشد که يکي تعصبات خشک و احمقانة عوام و رهبران کم سواد مذهبي و دومي مداخلة کشورهاي بزرگ به منظور استعمار و استثمار و تضعيف صف داخلي ملتها و استفاده از اختلافات مذهبي ميباشد.
نگارنده در ادامه اين فصل موارد اتفاق نظر شيعه و سني را در عقايد و فروع برميشمارد و بر تقويت اين موارد اتفاق تأکيد ميورزد. و موارد اختلاف را که در چند مورد جزئي ميباشد بيان ميکند.
در نهايت راه اساسي اتحاد را از بين بردن توهمات و بدبينيها و دوريها و مهارکردن آنها ميداند. به اين منظور نگارنده کتاب پيشنهاد ميدهد مدارس علميهاي متشکل از طلاب شيعه و سني تشکيل شود تا طلاب علوم ديني ضمن فراگيري فقه، حديث، تفسير و ديگر علوم يکديگر را بهتر درک کنند و از عقايد هم با خبر شده و تعامل بيشتري را هم داشته باشند.
در ادامة کتاب 3 فصل 4، 5 و 6 مشتمل بر مصاحبه فصلنامه تخصصي هفت آسمان با نگارنده محترم بوده که در بردارنده آراء و نظريات ايشان در باب وحدت اسلامي و تقریب مذاهب، مباني و مبادي نظري تعامل بين مذاهب و فرق، و استراتژي و عوامل تقریب مذاهب اسلامي ميباشد.
در پايان نيز فهرست آيات، احاديث، اعلام، کتابها و مکانها آمده است.
|