فرشته ها به کمک مخالفان سوریه آمدند اظهارات عجیب مفتی وهابی عربستانی باعث اختلاف میان علمای وهابی شد. به گزارش سرویس دینی جام نیوز،"عادل الکلبانی" خطیب مسجد الحرام، ادعای "محمد العریفی" مفتی وهابی سعودی مبنی بر کمک "فرشته ها" به عناصر مسلح درمقابل ارتش سوریه را محکوم کرد. عادل الکلبانی با محکوم کردن داستان روایت شده از سوی محمد العریفی درباره نزول فرشته ها و جنگ آنها در کنار کسانی که آنها را "انقلابیون" سوریه نامید، تأکید کرد: «ای مردم فقط اندکی مغز خود را به کار بیندازید. آیا ارتش سوریه تا آن حد قوی است که فرشتگان نیز در برابر آن ناتوانند!» الکلبانی ادامه داد: «معنی آنکه گفته شده فرشته ها فقط برای سوری ها نازل شده اند چیست. چرا آنها برای لیبیایی ها نازل نشدند.» لازم به ذکر است محمد العریفی، مفتی وهابی سعودی در اظهاراتی عجیب مدعی شد که فرشته ها برای کمک به مخالفان سوریه از آسمان نازل شدند./alalam

پدید آورنده : محمدشفق خواتی* ، صفحه 145 چکیده به موضع ابوحنیفه درباره اهل بیت(علیهم السلام)، از دو منظر می توان نظر افکند: یکی با این پیش فرض جا افتاده که وی در زندگی علمی خود همواره در تقابل با اهل بیت(علیهم السلام) بوده و به تعبیر برخی، در برابر اهل بیت(علیهم السلام) دکان گشوده بوده است. اما منظر دیگر آن است که اوراقی چند نیز از روابط دوستانه و متلمذانه ابوحنیفه با اهل بیت(علیهم السلام) برخوانده شود و حقایق غیر قابل کتمانی که درباره موضع شیعی گونه وی در منابع شیعی و سنی موج می زند، بازخوانی گردد. از آنجا که سالها بلکه قرنها از منظر نخست به موضع ابوحنیفه درباره اهل بیت(علیهم السلام) نگریسته شده، این نوشتار در پی آن است که یک بار هم از قله و فراز دیگری به این وادی نظاره کند و پرده از رخ برخی حقایق غبار گرفته برگیرد. واژه های کلیدی: اهل بیت(علیهم السلام)، امام باقر(علیه السلام)، امام صادق(علیه السلام)، صحابه، ابوحنیفه، بخاری، تشیع، اهل سنت و جماعت، حنفیان، علویان. مقدمه ابوحنیفه نعمان بن ثابت بن مرزبان زوطی در سال 80ق در کوفه و در خانواده ای اصالتاً کابلی به دنیا آمد.1 وی ابتدا به علم کلام روی آورد و با گروههـای گوناگون به مجادله و مناظره پرداخت و حلقه خاصی را در مسجد کوفه به وجود آورد. اما دیری نپایید که از علم کلام سرخورده شد و به علم فقه روی آورد و به حلقه فقهی حمادبن ابی سلیمان (م120ق) پیوست.2 او در سال 150ق در زندان بغداد درگذشت.3 ابوحنیفه در طول تاریخ فرهنگ اسلامی، بیشتر به عنوان فقیه اهل رأی مطرح بوده است. اما مکتب وی در برهه هایی از تاریخ، به عنوان مکتب دو بعدی شناخته می شده است؛ مکتبی که هم از نظام اعتقادی و هم از نظام فقهی برخوردار بوده است. اندیشه های کلامی ابوحنیفه در زمان خود وی اهمیت و شهرت بیشتری داشته و الهام بخش مکاتب متعدد کلامی گردیده است.4 آنچه در این مقال خواهد آمد، بررسی دیدگاه ابوحنیفه درباره اهل بیت(علیهم السلام) و مرجعیت دینی ایشان و.....

توهین کارشناس شبکه وهابی به علمای اهل سنت ؛ علمای حنفی مذهب اهل سنت، عقل ندارند! کارشناس شبکه وهابی کلمه گفت: «عالمان حنفی یا عقل ندارند و یا صد در صد خودفروخته اند چرا که می گویند ما با وهابیت و محمد ابن عبدالوهاب مخالفیم.» به گزارش سرویس دینی جام نیوز، شبکه های وهابی در ادامه اختلاف اندازی ها و تیشه زدن به اساس اسلام و مسلمین، سیری جدید را در دستور کار خود قرار داده و هر از گاهی به ایجاد اختلاف میان فرقه ها و مذاهب اهل سنت می پردازند. در این راستا سجودی از کارشناسان شبکه وهابی کلمه، طی اظهاراتی به بررسی دلایل شهرت موسس فرقه ضاله وهابیت، محمد ابن عبدالوهاب پرداخته و علت اصلی آن را، تخریب قبور و بارگاه بزرگان بخصوص امامان شیعه دانست. وی سپس با ناراحتی تمام، از علمای حنفی مذهب اهل سنت که از مخالفان وهابیت می باشند، گله گذاری کرده و گفت: « عالمان پیرو مذهب ابوحنیفه، یا عقل ندارند و یا صد در صد خود فروخته اند. چرا که خود را مخالف وهابیت می نامند.» وی در ادامه افزود: «این عالمان حنفی مذهب، توسل به بزرگان دین را همچون شیعیان قبول داشته و با تخریب قبور امامان شیعه مخالف هستند.» وهابیت که نزد شیعیان و اهل تسنن به فرقه ای ضاله شناخته شده است، برای اینکه خود را از مسلمانان معرفی کند دست به هر کاری می زند. این در حالی است که اهل تسنن با تبری جستن از وهابیت، آنها را خارج از اسلام می دانند. در واقع سخنان کارشناس شبکه وهابی کلمه نیز ناشی از همین مطلب است.

ملازاده کارشناس وهابی شبکه وصال که با کمک های مالی ـ سیاسی رژیم آل سعود، حمایت های بی دریغ می شد در برنامه زنده خود  با تغییر موضعی عجیب و بی سابقه، ملک عبدالله، پادشاه عربستان سعودی حامی همیشگی شبکه های ماهواره ای و سایت های وهابی را فردی غیر مسلمان نامید و با الفاظ شیاد و قبر پرست مورد خطاب قرار داد.

پیش از این یکی از مدیران شبکه وصال با جدا شدن از این شبکه تمام قدرت مالی شبکه را با خود از وصال خارج کرده بود که پس از آن شبکه وصال و ملازاده با مشکل مالی جدی روبه رو شد، تا حدی که تامین هزینه های برنامه و فعالیت های اجرایی پشت صحنه را نیز خود ملازاده به تنهایی انجام می دهد.
شایان ذکر است که چند روز قبل ملازاده در شبکه وصال تصریح کرد: «اسپانسرهای مالی به ما وعده هایی داده اند که در صورت محقق نشدن این وعده ها عمر شبکه وصال به پایان خواهد رسید.»
با توجه به این گفته ملازاده و ادعای "مسلمان نبودن ملک عبدالله"، می توان نتیجه گرفت، وعده اربابان ملازاده محقق نشده و او به همراه شبکه وصال به پایان راه خود رسیده اند، از همین رو تحت فشارهای مالی و خلف وعده اربابانش، با اظهار نظری بی سابقه به پادشاه عربستان حمله ور شده است.

برای دیدن فیلم اظهارات وی به این آدرس رجوع نمائید

http://www.jamnews.ir/NSite/FullStory/News/?Id=61833&Serv=17

پاسخ

روايت هجوم ابوبكر و دار و دسته او به خانه صديقه شهيده سلام الله عليها، در كتاب‌هاى متعدد و با سند‌هاى معتبر نقل شده است .

اين روايت ثابت مي‌كند كه ابوبكر دستور حمله به خانه آن حضرت را داده ، به زور وارد خانه شده و و مردان غريبه و نامحرم را وارد حريم رسول خدا صلى الله عليه وآله كرده است . خانه‌اى كه جبرئيل بدون اجازه وارد آن نمي‌شد، دشمنان خدا به زور وارد آن شدند و حرمتش را شكستند .

تعدادى از بزرگان تاريخ اهل سنت؛ از جمله سعيد بن منصور از دانشوران قرن سوم اهل سنت در سنن خودش و همچنين ضياء الدين مقدسى از دانشمندان قرن هفتم اهل سنت در كتاب الأحاديث المختارة، تصريح كرده‌اند كه روايت هجوم ابوبكر به خانه فاطمه زهرا سلام الله عليها معتبر است.

اصل روايت

ابن زنجويه در الأموال، ابن قتيبه دينورى در الإمامة والسياسة، طبرى در تاريخش، ابن عبد ربه در العقد الفريد، طبرانى در المعجم الكبير، مقدسى در الأحاديث المختاره، شمس الدين ذهبى در تاريخ الإسلام و... داستان اعتراف ابوبكر را با اختلاف‌هاى جزئى نقل كرده‌اند كه متن آن را از كتاب الأموال ابن زنجويه،‌ از دانشمندان قرن سوم اهل سنت نقل مى‌كنيم:

أنا حميد أنا عثمان بن صالح، حدثني الليث بن سعد بن عبد الرحمن الفهمي، حدثني علوان، عن صالح بن كيسان، عن حميد بن عبد الرحمن بن عوف، أن أباه عبد الرحمن بن عوف، دخل على أبي بكر الصديق رحمة الله عليه....

عبد الرحمن بن عوف به هنگام بيمارى ابوبكر به ديدارش رفت و پس از سلام و احوال‌پرسي، با او گفت و گوى كوتاهى داشت. ابوبكر به او چنين گفت.....