loading...
علویان هرات
صلوات بر محمد وال محمد دل را جلا می دهد


ali بازدید : 62 نظرات (0)

 


آیت‌الله جوادی آملی، در سخنانی به آثار مثبت و منفی موجود در عرصه مهدویت اشاره کرد و توجه همگان به ویژه جوانان را نسبت به آن ضروری دانستند. ایشان افزودند: بر اساس روایتی از پیامبر اسلام‌(صلی الله علیه و آله) که در کتب شیعی و سنی وجود دارد، «هرکس که بمیرد و نسبت به امام زمان خود معرفت نیابد، به مرگ جاهلیت مرده است»؛ این نشان می‌دهد که حیات او نیز حیات جاهلیت بوده است.

.....

ali بازدید : 78 نظرات (0)

پاسخ

روايت هجوم ابوبكر و دار و دسته او به خانه صديقه شهيده سلام الله عليها، در كتاب‌هاى متعدد و با سند‌هاى معتبر نقل شده است .

اين روايت ثابت مي‌كند كه ابوبكر دستور حمله به خانه آن حضرت را داده ، به زور وارد خانه شده و و مردان غريبه و نامحرم را وارد حريم رسول خدا صلى الله عليه وآله كرده است . خانه‌اى كه جبرئيل بدون اجازه وارد آن نمي‌شد، دشمنان خدا به زور وارد آن شدند و حرمتش را شكستند .

تعدادى از بزرگان تاريخ اهل سنت؛ از جمله سعيد بن منصور از دانشوران قرن سوم اهل سنت در سنن خودش و همچنين ضياء الدين مقدسى از دانشمندان قرن هفتم اهل سنت در كتاب الأحاديث المختارة، تصريح كرده‌اند كه روايت هجوم ابوبكر به خانه فاطمه زهرا سلام الله عليها معتبر است.

اصل روايت

ابن زنجويه در الأموال، ابن قتيبه دينورى در الإمامة والسياسة، طبرى در تاريخش، ابن عبد ربه در العقد الفريد، طبرانى در المعجم الكبير، مقدسى در الأحاديث المختاره، شمس الدين ذهبى در تاريخ الإسلام و... داستان اعتراف ابوبكر را با اختلاف‌هاى جزئى نقل كرده‌اند كه متن آن را از كتاب الأموال ابن زنجويه،‌ از دانشمندان قرن سوم اهل سنت نقل مى‌كنيم:

أنا حميد أنا عثمان بن صالح، حدثني الليث بن سعد بن عبد الرحمن الفهمي، حدثني علوان، عن صالح بن كيسان، عن حميد بن عبد الرحمن بن عوف، أن أباه عبد الرحمن بن عوف، دخل على أبي بكر الصديق رحمة الله عليه....

عبد الرحمن بن عوف به هنگام بيمارى ابوبكر به ديدارش رفت و پس از سلام و احوال‌پرسي، با او گفت و گوى كوتاهى داشت. ابوبكر به او چنين گفت.....


ali بازدید : 162 نظرات (0)

هدف و منظور ما از نقل اين احاديث شريف در منقبت حضرت صديقه زهرا سلام الله عليها، اين است كه بر همگان ثابت شود موضوع محبت و يارى آن حضرت ، و يا بغض و دشمنى و اذيت او، عينا همانند محبت و دوستى با پيامبر اكرم (ص ) و يا عدوات و عناد نسبت به مقام نبوت است و اعتقاد داشتن به اين مطلب ، هرگز منحصر به يك مذهب خاص نيست ، بلكه اين موضوع كاملا اسلامى و كلى است ، بدون ترديد از معتقدات تمام مسلمين جهان است .

((اخذ الرسول الاكرم صلى الله عليه وآله بيد الحسن والحسين فقال : من احبنى و احب هذين و اباهما و امهما كان معى فى درجتى يوم القيامة ))
((رسول خدا(ص ) دست حسنين را گرفت و فرمود: هر كس مرا، و اين دو فرزند مرا، و پدر و مادر اين دو را دوست بدارد، روز قيامت با من همدرجه خواهد بود.))
هم درجه بودن با پيامبر اكرم (ص ) مطلبى است كه جا دارد به طور تفضيل درباره آن بحث و بررسى بعمل آيد تا كاملا موضوع بر همگان روشن گردد.
آيا چگونه امكان دارد كسى در روز قيامت با رسول خدا(ص ) هم درجه باشد؟
مگر بشرى مى تواند به درجه رفيع و بى نظير پيامبر اكرم (ص ) نائل شود؟
آيا چطور ممكن است كه انسانى به درجه والاى دسترسى پيدا كند؟ در اين كلام حضرت رسول (ص ) يك سر مگو، ويا يك راز گفتنى نهفته است و آن عبارت از اين است كه آن حضرت مى خواهد بگويد، هر كس مرا و عترت مرا دوست بدارد به درجه مؤ منين به ولايت نائل شده است ، و با من در رديف مولايان ، و در صف معتقدين به ولايت قرار دارد، اگرچه در اين صف و در اين درجه ، هر فردى داراى رتبه متفاوت و مخصوص به خود مى باشد، چنان كه موحدان و افراد با ايمان را در روز قيامت درجات متفاوت بيشمارى است ، مؤ منين به ولايت را نيز به تعداد افرادشان درجاتى است ولى در عين حال همه آنان ، در صف موحدين ، در صف معتقدين ، و در درجه مومنين به ولايت به محمد بن عبدالله (ص )، هم صف ، هم رديف ، هم دين ، و هم درجه اند (و يا به عبارت ديگر، ممكن است عده اى به درجه شهادت نائل آيند ولى رتبه و مقام معنوى هر يك با ديگرى متفاوت بوده ، و تنها در مرتبه شهادت همه با نسبت هاى مختلف ، مشترك باشند و با حفظ مراتب و مقامات مخصوص به خود، يكديگر هم صف و همرديف ).
بايد توجه داشت كه درجات معنوى به تعداد افراد بشر متفاوت است ، مثلا جميع موحدين اگر چه به (درجة التوحيد) نائل شده ، و با يكديگر در اين موضوع نزديك و هم درجه اند، ليكن خود اين درجه ، انبيا دارد، اوصيا دارد، علما دارد، شهدا دارد، مخلصون دارد، كه هر يك را مقام و مرتبه بسيار متفاوت و مخصوص به خود است ، و تنها در موحدين بودن با هم مشتركند، و عينا همين گونه است ((درجة الولايت )) و ((درجة المحبت ))
روايت مورد بحث را عده اى از علماء سنى در كتابهاى خود نقل كرده اند كه از جمله آنان : ((احمد بن حنبل )) امام حنابله در ((مسند)) - ((ترمذى )) در ((جامع صحيح )) كه يكى از صحاص ششگانه است - ((خطيب بغدادى )) در تاريخش - ((ابن عساكر)) در تاريخش - ((جزرى )) در ((اسنى المطالب )) - ((ابن اثير))در ((اسدالغابه )) - ((ابوالمظفر)) در ((تذكره )) - ((محب الدين طبرى )) در ((رياض )) و ((ذخاير)) - ((ابن حجر)) در ((تهذيب )) و ((صواعق )).
ابن حجر در تشريح حديث مذكور مى فرمايد:.......

درباره ما
Profile Pic
سلام . در این وب ساده تحقیقی سعی میکنم انچه مربوط به دفاع از راه حق و صراط مستقیم است ارائه دهم . هیچ خصومت و کینه عامیانه با برادران اهل سنت ندارم و سعی میکنم از راه منطق و دلیل مخاطبان محترم را از خدمات علمی این وب بهرمند کنم
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    آمريكائي ها در افغانستان چه چيزي را دنبال ميكنند؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 60
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 54
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 53
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 54
  • بازدید ماه : 53
  • بازدید سال : 141
  • بازدید کلی : 9,140
  • کدهای اختصاصی
    ------------------ ----------------
    --------------- = --