عمرو بن حمق يكى از ياران مخلص و دوستان صميمى امير مؤ منان على (ع ) است ، در جنگ
صفين كه جنگ سختى بين سپاه على (ع ) با لشكر معاويه بود، به على (ع ) عرض كرد:
(ما به خاطر تحصيل مال و يا خويشاوندى ، با تو بيعت نكرده ايم ، بلكه بيعت ما با
تو بر اساس پنج چيز است :
1 - تو پسر عموى رسول خدا(ص ) هستى 2 - تو داماد آن حضرت و همسر حضرت زهرا(س
) هستى 3 - تو پدر دو فرزند رسول خدا مى باشى 4 - تو نخستين فردى هستى كه به
پيامبر(ص ) ايمان آوردى 5 - تو بزرگ ترين مرد از مجاهدان اسلام بوده و سهم تو در
جهاد با كفار، از همه بيشتر است .
بنابراين اگر فرمان دهى تا كوه را از جاى بركنيم ، و دريا را از آب تهى سازيم تا
جان بر تن داريم سر از فرمان تو برنتابيم و دوستانت را يارى نموده و با دشمنانت ،
دشمن مى باشيم ).
امير مؤ منان (ع ) براى اين دوست مخلص خود چنين دعا كرد:
(اللهم نور قلبه بالتقوى و اهده الى صراط مستقيم :)
(خداوندا! قلب او را به تقوى و پاكى منور گردان و به راه راست هدايتش كن ).
سپس فرمود: (اى (عمرو!) كاش صد تن در لشكر من مانند تو وجود داشت .).(۱)
عمرو بن حمق سرانجام به دستور معاويه به شهادت رسيد و سرش را از بدن جدا كردند
و به نيزه زدند و براى همسرش آمنه كه در زندان بود فرستادند.
امير مؤ منان على (ع ) روزى به او فرمود: (تو را بعد از من مى كشند، و سرت را از تن
جدا كرده و مى گردانند و اين سر، نخستين سرى است كه در تاريخ اسلام ، از جايى به
جاى ديگر منتقل مى شود، واى بر قاتل تو).(۲)
همان گونه كه على (ع ) خبر داده بود، واقع شد، و (عمرو) با اين كه مى دانست به
دشوارى هاى بسيار گرفتار مى شود، با كمال قدرت و صلابت به راه خود ادامه داد و
لحظه اى از خط على (ع ) خارج نشد، و دعاى على (ع ) در وجود او ديده مى شد، او هم دلى
پاك و نورانى داشت و هم تا دم مرگ ، در راه راست گام برداشت .
2 - سفينه البحار، ج 2، ص 384.